سلام، اگر دست بردن در آمار سطح زیر کشت و میزان تولید، چندین دهه است که گریبان بخش کشاورزی خوزستان را گرفته است. و تنها متضرر آن هم کشاورزان هستند. اگر جناب کشاورز واقعا به این دلیل مخالفت نموده، آفرین بر او و کار درستی کرده است. و باید در سراسر کشور این اهتمام بکار گرفته شود.
دلایل مخالفت کشاورز با معاونت چنگلوایی چه بود؟
روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت یکی از نادرترین اتفاقات تاریخ وزارت جهاد کشاورزی رقم خورد.
پایگاه خبری کشاورزی پرس در تحلیلی نوشت: روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت یکی از نادرترین اتفاقات تاریخ وزارت جهاد کشاورزی رقم خورد و در حالیکه انتصاب کیخسرو چنگلوایی بعنوان معاون زراعت وزارت جهاد کشاورزی قطعی شده بود در آخرین دقایق ورق برگشت و وفاجو با حمایت و اصرار عباس کشاورز قائم مقام وزیر، مرد حجله معاونت زراعت شد.
این موضوع از آن جهت در تاریخ وزارت کشاورزی بی نظیر بود که شان مدیرانی که می خواستند معاون وزیر شوند آنقدر اهمیت داشت که تا قبل قطعی شدن علنی نمی شد و ترتیب جلسه معارفه برایشان داده نمی شد. چرا که این اتفاق به هر حال از نظر حیثیت مدیریتی لطمه بزرگی برای چنگلوایی محسوب می شود و از لحاظ روحی نیز باعث سرخوردگی و افسردگی مدیریتی می شود(منابع نزدیک به چنگلوایی از عدم پاسخگویی وی به تماسهای تلفنی حتی دوستان نزدیکش در ۲۴ ساعت گذشته خبر می دهند).
البته بودند کسانی در پستهای پایین تر که در روز معارفه این وضع برایشان بوجود آمده باشد ولی در حد معاونت وزارت کم سابقه یا بی سابقه بوده است. اما صاحب نظران در باب این مخالفت عباس کشاورز گمانه زنی های متعددی داشته اند. گر چه مهمترین دلیل می تواند تضاد شدید بین عبدالمهدی بخشنده مرد قدرتمند(سابق) وزارت و عباس کشاورز باشد که به حذف و اخراج ناخوشایند بخشنده از وزارتخانه توسط عباس کشاورز منتهی گشت باشد ولی منابع مطلعی در وزارت جهاد کشاورزی به کشاورزی پرس گفتند موضوع اصلی چیز دیگر بوده و دلیل مهم مخالفت کشاورز با معاونِ زراعت شدن چنگلوایی، بحث های فنی و مدیریتی چنگلوایی بوده که کشاورز با آن مخالف بوده و آنهم در بحث نحوه آماردهی چنگلوایی در زمان ریاست سازمان جهاد کشاورزی خوزستان بوده است. در دوران تصدی چنگلوایی، آماردهی تولیدات خوزستان اوج گرفت که بسیاری از کارشناسان، او و محمد قاسمی نژاد معاون تولیدات گیاهی او را به غلو کردن و بزرگنمایی آمار تولیدات کشاورزی خوزستان متهم می کردند. منتقدان ادعا می کردند قاسمی نژاد و چنگلوایی با پایین اعلام کردن سطح زیر کشت محصولات خصوصا گندم و بالا اعلام کردن میزان تولید گندم به وزارتخانه باعث موفق نشان دادن مدیریت خود به مرکز و ابقاء ده ساله خود شدند. به طور مثال در سال ۹۶ که قیمت خرید تضمینی خوب بود و کشاورزان بسیار راغب به فروش محصول خود به دولت بودند چند صد هزار تن (معادل کل تولید گندم چند استان کشور) اختلاف میان میزان گندم خریداری شده توسط دولت و میزان گندم تولیدی ادعایی سازمان جهاد کشاورزی خوزستان بود و وقتی از چنگلوایی پرسیده شد این چند صد هزار تن اختلاف میزان خرید و مقدار تولید ادعایی کجاست در جواب گفت کشاورزان برای خود مصرفی نگه داشته اند یعنی نگه داشته اند آرد کنند و نان بپزند و برای بذر سال بعدشان در حالیکه همگان می دانند دیگر در ایران کسی گندم به آسیاب نمی برد اصلا آسیابی که گندم آرد کند در خوزستان نیست. ضمن آنکه در آن سال قیمت آرد سفید درجه یک در بازار آزاد از اینکه کشاورز گندم خود را ببرد آرد کند کمتر بود و هیچ کشاورز عاقلی این کار را نمی کرد و کل بذر خودمصرفی کشاورزان استان هم به ۳۰ هزار تن نمی رسد چرا که کشاورزان اکثرا بذر گواهی شده و مادری را ترجیح می دهند و از دولت می خرند.
منتقدان ادعا دارند این اقدامات چنگلوایی و قاسمی نژاد باعث مشکلات بسیاری برای کشاورزان خوزستان شده از جمله گرانی آب بهاء کشاورزان، کمبود کود و گازوییل کشاورزان(بعت کم اعلام کردن سطح کشت نسبت به میزان واقعی سطح کشت شده جهت بالا نشان دادن میزان تولید در واحد سطح به تهران وبالا نشان دادن توان مدیریتی شان و در نتیجه عدم اختصاص کافی کود و سوخت). به گفته صاحبنظران این اقدامات چنگلوایی حتی در دوره معاونت زراعت کشاورز و سرپرست وزارتی او مایه اختلاف و نگرانی او بوده ولی بعلت حمایت بی چون و چرای بخشنده، استاندار و تعدادی از نمایندگان، قدرتِ برکناری او را نداشته ولی ظاهرا با نفوذی که داشت و استدلاهای فنی که برای خاوازی کرد توانست جلوی ارتقاء وی را بگیرد.
به هر حال موضوعی که الان اهمیت دارد سرنوشت استان خوزستان در شرایط حساس برداشت و همینطور آغاز کشت تابستانه است. چنگلوایی دیگر از لحاظ روحی نه به صلاح خوزستان است و نه به نفع اعتبار و آبروی خودش که دوباره به منصب قبلی برگردد. وی به نوعی با همه همکاران خداحافظی کرده بود و علنا از معاونت وزارت خود بشارت داده بود. حال بعد از ده سال خداحافظی کردن و دوباره برگشتن سر همان صندلی برای شان و غرور مدیریتی وی ضربه کشنده ای است که خود او بعید است آنرا به جان بخرد. ضمن آنکه شخص وزیر باید درک کند که هر کس دیگری هم بود طبیعتا دیگر دل و دماغ و روحیه مدیریت در پست سابق را ندارد و لذا آقای خاوازی که به رییس جمهور در سال جهش تولید قولها و امیدهای زیادی داده باید سریعا از خوف و رجاء بیرون آمده و تکلیف قطب کشاورزی کشور را تعیین کند. دکتر خاوازی باید بداند بلاتکلیف گذاشتن خوزستان در شرایط کرونایی که امنیت غذایی به امنیت سیاسی کشور گره خورده عواقب وخیمی به همراه دارد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 5 در انتظار بررسی : 4 انتشار یافته : 1