کد خبر : 31387
تاریخ انتشار : شنبه 30 اردیبهشت 1396 - 11:59

جوانان جویای کار روستایی را دریابید / نوشتاری از سجاد سنجابی

جوانان جویای کار روستایی و کشاورززادگان به فراموشی سپرده نشوند.

 

بیشتر از این جوانان جویای کار روستایی و کشاورززادگان را که بیکار هستند به فراموشی سپرده نشوند.

نگاهی به اشتغال و تحول اقتصادی- اجتماعی بیکاران جویای کار نشان می دهد که عملا مداخله دولت در اداره امور رو به گسترش و از دامنه مشارکت بخش خصوصی کاسته شده است.

 از سوی دیگر درگیری و گرفتاری های ناشی از چالش ها، تهدیدها، تحریم ها و تحولات اقتصادی داخلی و خارجی باعث شده است که از سامان بخشی مباحث علمی و عملی و چاره اندیشی برای مشکلات اشتغال غفلت گردیده و رفته رفته این موارد به بیماری های مزمن و عمیقی تبدیل شوند، بررسی مؤلفه های اصلی این مسائل نظیر دخالت بیشتر دولت در امور اقتصادی، سختی معیشت و گسترش فقر و نابرابری در کمتر از دهه اخیر، کاهش اثربخشی نظام اداری کهنه و غیرعلمی و ناکارآمد و نیز حاد شدن و رشد افزاینده مسئله اشتغال(بیکاری) حاکی از لزوم اتخاذ رویکردی جدید برای حل و فصل این گرفتاریهای امروز ملی کشور است که در بخش کشاورزی کشور و بویژه استان این شکاف روزبه روز عمیقتر و گستره آن بحرانی می شود.

با عنایت به اینکه عنایت پروردگار در سال جاری با نزولات جوی تولیدکنندگان را یاری کرد جای شکرگزاری دارد اما در این بخش و استان توجه ویژه به طرح مشارکت روستائیان در نیازهای اساسی و توسعه بخش از نظر مشمولین کم رنگ و گاه به فراموشی سپرده می شود.

حفظ و توجه ویژه به منابع حیاتی و پایه ای بخش و جلوگیری از تخریب منابع کشاورزی نظیر آب و خاک، جنگل و مرتع و ذخایر ژنتیکی و ایجاد زمینه های احیاء توسعه و بهره برداری بهینه از آنها فقط در اشعار خلاصه می شود.

بدیهی است بسط فرصتهای شغلی جدید در روبناها نیست و حفظ و صیانت از اشتغال موجود روستایی برای روستایی سخت شده است و امر بیکاری خصوصاً در بین جوانان به کابوسی از یأس و ناامیدی تبدیل شده و جای هشدار به همکاران و مخصوصاً دولت مردان را دارد زیرا چون آفات بیکاری بسیار اثرگذار و جامعه را در وضعیت مطلوبی قرار نمی دهد.

بیکاری روی دوم سکه ناروا و ناامیدی زندگی بیکاران و مخصوصاً جوانان است. چون جوانان با کسب درآمد ناشی از کار خود آینده مطمئن را برای خویش به تصویر می کشند و برنامه ریزی می کنند و به تشکیل زندگی و انتخاب همسر می اندیشند از طرفی با رفتارها و روشهای زندگی خویش با شیوه های درست اجتماعی حس مسئولیت می کنند. متأسفانه بنا بر اعلام مرکز آمار ایران درصد نرخ بیکاری در بین جوانان تحصیلکرده قریب ۳۰% است این رقم فاجعه آفرین است چون به مثابه یک آمپر خطر هشدارهایی را به ما، پدران و مادران و مسؤلین و مخصوصاً دولت مردان نشان می دهد.

همه دیدیم که کاندیداهای محترم ریاست جمهوری در مناظره های خود از بیکاری با حرارت صحبت می کنند و هر کدام آمارهای در حد ۳ میلیون نفر بیکار کشور به زبان جاری می کردند و به برنامه هایی اشاره می کردند که صرفاً جنبه گفتار درمانی و آمار روانی در برداشت و به آینده سوق می دادند و نگفتند که در گذشته برای این امر مهم چه کرده ایم و خصوصا در ۴ سال گذشته با آن همه وعده ها چه کردیم. چه زیرساختهایی برای اشتغال جوانان فراهم نموده ایم در حالیکه سالیانه قریب به ۱۲۰۰۰۰۰ نفر جوان جویای کار به این رقم خیل بیکاران وارد بازار کار راکد دولت می شود.

سالمندان و میانسالان و جوانان اعم از مرد و زن که روزی جوان بودند و یا اکنون جوان هستند بخوبی می دانند که بیکاری برای فرد و افراد بیکار تا حدی قابل تحمل و خویش نگه داشتن از انحرافات است و پس از لبریز شدن تحمل و ظرفیت عصبی او افکارش از کنترل خارج و وارد اندیشه های دیگری می شود و جای تأسف است این فرصت طلایی وجود جوان به تهدید غیرقابل کنترل مبدل می شود.

در شهرها که سطح درآمد خانواده و پدران و مادران به نسبت روستا بیشتر است ممکن است آستانه تحمل جوان شهری در قیاس با روستایی قدری بیشتر باشد اما صبوری هم پایانی دارد. در هر صورت بیکاری دردی است که فقط با کار و اشتغال درمان می شود. لحظاتی خودمان را جای آن جوان روستایی چالاک، زیرک و شجاع با توانمندی های جسمی بگذاریم که از فرط بیکاری و از روی ناچاری محل زندگی خود را ترک و به دیار شهرها و کلان شهرها بدون هدف از شغل آینده خود ادعا می آورد که هیچ حرفه و فنی جز امورات کشاورزی و روستایی ندارد، از سرمایه قابل قبول برای کاسبی و شروع کسب و کار مناسب برخوردار نیست به نظر دولت مردان چه باید بکند مثلا فرزند شما است چه سرنوشتی در انتظار اوست؟

فراموش نکنیم این جوانان هم نوع فرزندان دلاوران و قهرمانانی هستند که در جبهه ی نبرد همچون شیر بر دشمن غرش کردند و از این خاک بیرونش راندند و برگ زرین ۸ سال دفاع مقدس در کارنامه زندگی ایلی و عشایری و روستایی غیرتمند در خانواده ها به ثبت  رسانده اند اما امروز به واسطه بیکاری برای مسئولین دولتی قابل دیدن نیستند و به فراموشی رسیده اند.

آیا سزاوار نیست وجود این جوانان سرشار از انرژی و غیرت و امید و آرزو و جویای کار همچون دیگر شاغلان میهن و چون پدران خود با عزت و احترام و یک کار شرافتمندانه که برازنده هر ایرانی است مشغول زندگی باشند که صد البته هستند وقتی که به علت کم توجهی مسئولین دولتی جوانان بیکار نتوانند کاری آبرومندانه دست و پا کنند و امرار معاش نمایند چه کار باید بکنند پدران و والدین چه قدر توان هزینه آنان را دارند و اگر هم داشته باشند به خود اتکایی او در زندگی نمی شود.

بدیهی است دسته ای از آنان که توان کارگری دارند به پیشه کارگری ، گروهی به دست فروشی ، جمعی به سیگار فروشی ، میوه فروشی و غیره که جزو اشتغال کاذب است روی می آورند و زندگی را به روزمرگی سپری می کنند و قشری دیگر که توانایی کارگری و کارهای مذکور ندارند به ناچار و از فرط بیکاری جانب کارهای خلاف عرف و خلاف قانون و شرع می روند مثل قاچاق مواد مخدر و به دنبال آن اعتیاد و ….. و یا در قیافه ی دزدان حرفه ای به مال و اموال مردم ظاهر می شوند که همه روز شاهد بزهکاری آنان با تخلیه اموال مردم از درون خانه های همشهریان هستیم و گواه این مدعا اطلاعات موجود در کلانتریها و ادارات آگاهی است که در این مبحث نمی گنجد و هر روز از این افراد می بینیم و تاسف می خوریم و گاهی بعنوان نظریه پردازی درباره آنان قضاوت بی مورد می کنیم یا بر کم کاری پلیس انتظامی خورده می گیریم و یا به بی توجهی خانواده هایی که اموال آنها به سرقت رفته است و کمتر  کسی از ماها هستیم که به حرمت و صداقت به قصور خویش و کوتاهی دولت پردازان و برنامه ریزان نشانه بریم و خویشتن و دولتمردان را متذکر شویم که در آن زمان که این جوانان بیکار بودند و از زندگی در مانده شدند و راه به جایی نداشتند شما بی توجه و بی تفاوت بودید و جهت درست زندگی با اشتغال آبرومند برای آنها ندارید تا این انرژی پاک تبدیل به افراد ناکارآمد و بزهکار بشود.

بهرحال زیان از هر کجا جلوی آن را بگیرید نفع است و اگر امروز نجنبیم فردا دیر است و این بحران بیکاری تبدیل به فاجعه میشود و غیرقابل کنترل و اول دامن دولت را می سوزاند و دیگر پشیمانی سودی ندارد.

خوانندگان و نقادان عزیز این مطلب که مفاد آن خالی از اشکال نیست حتما می پرسند پیشنهاد نگارنده چیست؟

  1. به هر طریق ممکن و صرف اشتغال تولیدی و پایدار و کار تولیدی آبرومند باید جلوی مهاجرت زودرس و نارس جوانان روستایی به شهرها را گرفت یعنی باید آنان را با امور تولیدی و فراهم نمودن زیرساختها و تسهیلات روان و سهل و نظارت شده با توجه به امکانات موجود آنان پایبند نمود چون خیلی از این جوانان امکاناتی دارند مثل فضای روستا، آب، مکان تولید، عرصه های تولید اما قسمتی از چرخه عملیات تولید مثل تسهیلات، یا آموزشهای عملی و … ندارند و علاقمند به تولید و سکونت در روستا هستند.
  2. تجدید نظر در خصوص قانون تغییر کاربری اراضی مخصوصاً در روستاهای با فواصل زیاد از شهرها که امکان زمین خواری وجود ندارد ولی قانون آن نقطه را مثل اطراف شهرهای بزرگ می بیند و برخورد یکسان دارد که عامل محدودیت است.
  3. تسهیل در صدور مجوزهای تولیدی که بسیار سخت و خسته کننده است تا علاقمندان روستایی با تشریفات کمتر و پیگیری آسان به مجوز فعالیت مورد علاقه خود برسند.
  4. صنایع کوچک روستایی که مواد اولیه روستایی و فرآورزی و ارزش افزوده محصول موجب ارتقاء سطح درامد خانواده روستایی و جوانان روستایی میشود و ماندگاری در روستاها را فراهم می نماید.
  5. گسترش عدالت اجتماعی، کاهش شکاف فقر و غنا، حمایت از بخش های کم درامد و تأمین حداقل معیشت زندگی مردم روستایی
  6. تأمین اشتغال مفید بعنوان عزم و اولویت اساسی دولت
  7. رفع موانع دولتی و اداری در فعالیت های اقتصادی

 

سجاد سنجابی / عضو هیأت رئیسه مجمع ملی خبرگان کشاورزی کشور

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.