پوست موز دوستان و نزدیکان زیر پای حجتی
حجتی انگیزه و حوصله ای برای تحول، توسعه و تغییر مدیران ندارد.
در حالیکه بهارستان نشینان خوب یا بد در سودای استیضاح و عزل حجتی هستند آن هم پس از آن رای ضعیف اعتماد که بر خلاف پیش بینی ها برای حضور در کورس بالاترین رای اعتمادها، حجتی یکی از پایین ترین رای اعتمادها را آورد، سوالی که به ذهن می رسد این است که واقعاً چه شده که وزیری چون حجتی که روزی کار کارستانی چون ادغام دو وزارتخانه را به بهترین شکل انجام می دهد، گندم را خودکفا می کند و افتخارات دیگری را در کارنامه خود ثبت می کند امروز به وزیری بدل شده که از هر نقطه و بخش وزارتش ناله ای برپاست. شاید یکی از مهمترین دلایل همان باشد که خود حجتی گفت. او خود قبلاً در پاسخ به عده ای گفته بود مدیر وقتی پنج، شش سال یکجا ماند دیگر نه انگیزه ای دارد و نه مشکلات را می بیند و به آنها عادت می کند.
متاسفانه دیده می شود حجتی عملا در این دوره هیچ انگیزه و حوصله ای برای تحول، توسعه و تغییر مدیران چه در استانها که برخی از مدیران استانها هنوز از دوره احمدی نژاد بر صندلی لم داده اند چه مدیران کشوری ندارد. مشکلات برایش برایش عادی شده و یا به آمارهای دروغینی که به او می دهند دلخوش شده و نتیجه اش این شد که کم کم بحران دامن خود او را گرفت. مثلا آنقدر در عزل رییس دامپزشکی کشور مسامحه و سهل انگاری شد تا در اتفاقی نادر در دنیا بیماری آنفولانزای مرغی که معمولاً در ۶ ماه دوم با کوچ پرندگان به ایران وارد می شد، با ضعف فاجعه بار سازمان دامپزشکی به یک بلای دائمی در کشور تبدیل شده و امروز در جهان در این امر بی نظیریم و نمونه دیگر طرح ۵۵۰ هزار هکتاری مقام معظم رهبری در دو استان ایلام و خوزستان است که علیرغم حساسیت شدید وزیر و رئیس جمهور در حالیکه فاز اول آن رو به اتمام است تاکنون هیچ نظام بهره برداری برای تحویل گرفتن آن در این استان ها بوجود نیامده و وقتی پیگیری می شود مشخص می گردد بودجه ای که برای این کار یعنی ایجاد نظام های بهره برداری به تعاونی روستایی تخصیص داده شده توسط اعضاء هیئت مدیره سازمان بلوکه شده است، ماجرا ظاهرا از این قرار است که همه کارها صورت گرفته و حتی مقدمات و شناسایی نیروها و برگزاری کارگاهها در این استان ها انجام شده اما آقایان علی آبادی و محمدزاده حاضر به امضا نیستند، ظاهرا یکی از این آقایان نظرش این است که خود ما در مرکز و از فاصله چند صد کیلومتری باید کار را انجام و پول را هزینه کنیم، این بزرگوار قبلا و در ابتدای کار نیز نظرش این بود که این مهم یعنی ایجاد نظام های بهره برداری در دو استان دور افتاده را به یک شرکت مشاور تهرانی بسپارد(مثال همان شرکت های مشاور کذایی که سد گتوند را جانمایی کردند) که با مخالفت های انجام شده درون وزارتی قرار شد اتحادیه تعاونی تولید این کار را انجام بدهد ولی آقای عضو هیئت مدیره بی توجه به عواقبِ نبودِ نظام های بهره برداری در محل اجرای پروژه و با دلایل عجیب و غریب(که البته اهل فن خوب می دانند دلیل اصلی چیست) جلوی اجرای پروژه ایجاد نظام های بهره برداری را گرفته است.
حال نکته جالب این است که اگر این مدیران جزو مخالفان و دشمنان حجتی باشند این اقدامات را می توان پوست موز گذاشتن زیر پای دشمن دانست ولی جالب اینجاست که این بزرگوار از نزدیکترین دوستان و یاران وزیر(و حتی به قولی از بستگان ایشان است). حالا مانده ایم این را چه باید بنامیم، هر چه گشتیم فقط به یک جمله رسیدیم آن هم پوست موز گذاشتن نزدیکان زیر پای حجتی است چرا که در چنین پروژه مهمی که رهبر معظم انقلاب، رییس جمهور و وزیر که همه اصرار و تاکید بر انجام کامل، درست و سرعت اجرای طرح دارند، بهانه تراشی هایی که آبدارچی اداره را هم قانع نمی کند معنی دیگری ندارد.
ظاهراً هاشمی هم که جدیداً به جای صفایی نشسته فعلا در حال کشف و شناسایی اتاقها و پرسنل است و تا مدتی از حقایق آگاه نخواهد شد. به هر حال بدا به حال طرح ۵۵۰ هزار هکتاری که عنایت و تفضل مقام معظم رهبری است و بدا به حال کشاورزان این استان ها.
برچسب ها :پوست موز دوستان و نزدیکان زیر پای حجتی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0