آیا اقدام مدیرانی که آمارهای غذایی کشور را که رهبری با توجه به آنها سیاست خارجی را تنظیم می کند دستکاری می کنند در چنین شرایطی مصداق اقدام علیه امنیت ملی کشور نیست؟؟

چه کسانی باعث تشکیک مقام معظم رهبری به آمارهای وزارت جهاد کشاورزی شدند

همگان به یاد دارند که چگونه در نمایشگاه دستاوردهای دولت در اوایل بهمن ماه هنگامی که دکتر ساداتی نژاد وزیر سختکوش جهاد کشاورزی در حال ارائه گزارش به معظم له بود ایشان با بلند کردن دست خود به آمارهای وزارت جهاد کشاورزی تشکیک کردند و البته دکتر ساداتی نژاد با فروتنی و تواضع پذیرفتند و حتی چندی بعد در مصاحبه خود به آمارهای بخش کشاورزی که از سوی زیرمجموعه ها ارائه می شود انتقاد کردند.

ولی براستی این آمارها را ستاد وزارت جهاد کشاورزی از کجا می آورد؟، مگر غیر از این است که این آمارها را مدیریت های جهاد کشاورزی شهرستان ها به سازمان های جهاد کشاورزی استان ها می دهند و سازمان های جهاد کشاورزی آنها را تجمیع و به ستاد وزارتخانه در تهران ارسال می کنند؟؟

حال اگر این میان، رییس سازمانی در یک استان بخواهد بدلیل اغراض خاص با دستکاری در آمار واقعی به نیات خود برسد مثلا با بالا نشان دادن میانگین تولید گندم در واحد سطح، خود را نزد وزیر مدیری قوی و توانمند نشان دهد و یا با کاهش دادن سطح کشت اراضی آبی استانِ تحت مدیریتش، دلیل علمی و مستند منطقی مبنی بر وجود آب مازاد در استانِ تحت مدیریتش ایجاد کند تا سد بزرگی در استان همجوار که از قضا زادگاهش می باشد ساخته شود، چه کسی باید هزینه این انتفاعات شخصی را بدهد؟؟ قطعا اول وزارتخانه و وزیر جهاد کشاورزی و سپس کشور و نظام، چرا که در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران یک تنه در مقابل سیستم سلطه استکبار غرب ایستاده، تنظیم سیاست های کلان امنیت ملی و سیاست خارجی که طبق قانون اساسی بر عهده مقام معظم رهبری است را دچار خطا و اشتباه می کند. رهبری قطعا در تنظیم این سیاست ها به آمارهای تولید در بخش کشاورزی به لحاظ حفظ امنیت غذایی کشور توجه و دقت بسیاری می کنند(اعتراض غیرمنتظره ایشان به بحث آمارها در بخش تولید تخصصی بخش کشاورزی، این را نشان می دهد) و حال اگر این داده ها خطا داشته باشد می تواند برای نظام و کشور فاجعه بار باشد.

برخی پایگاههای خبری محلی در استان خوزستان خبر از افشای اسنادی مربوط به بهمن ماه ۱۴۰۱ از درون سازمان جهاد کشاورزی خوزستان داده اند که نشان می دهد ستاد استان به شهرستانها دستور داده با دستکاری در سامانه پهنه بندی گندم، سطح کشت گندم سال قبل را چند صد هزار هکتار کاهش دهند((تصویر نامه پیوست)) و حتی به آنها اعداد مشخص را ابلاغ کرده(امری خنده آور که جهاد کشاورزی استان که ستاد است به شهرستانها که صف است دستور بدهد که فلان عدد را بعنوان سطح زیر کشت گندم آبی به ستاد استان اعلام کن). این نکته زمانی تبدیل به یک بحران در بخش کشاورزی خوزستان شد و اعتراضات گسترده ای را پدید آورد که پریچهر رییس سازمان خوزستان در جلسه شورای کشاورزی استانداری سه شنبه هشت فروردین، سطح کشت گندم آبی امسال استان را بصورت کاملا خلاف واقع و در حالیکه که در سامانه رسمی پهنه بندیِ خود سازمان جهاد کشاورزی ۶۶۸۰۰۰ هکتار(سند شماره ۱) ثبت گردیده، ۴۲۱ هزار هکتار اعلام نمود. ((جالب است بدانید در سال گذشته که بشدت خشکسالی بود طبق آمار سامانه رسمی پهنه بندی سازمان جهاد کشاورزی، سطح برداشت شده گندم ۵۸۵ هزار هکتار بوده(سند شماره ۲) )) یعنی رییس سازمان جهاد کشاورزی خوزستان می فرماید امسال ۱۶۴ هزار هکتار کمتر از پارسال کشت گندم آبی داشته ایم) و همچنین ایشان در اقدامی محیرالعقول سطح زیر کشت گندم دیم را که در اسناد داخلی خودِ جهاد کشاورزی ۲۷۵۰۰۰ هکتار(سند شماره ۱) ثبت گردیده را ۱۷۲ هزار هکتار اعلام می نماید. جناب آقای دکتر پریچهر چگونه می خواهند توضیح دهند که در حالیکه طبق سند سازگاری با کم آبی استان که به تایید وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و استانداری خوزستان رسیده است سطح کشت پاییزه اراضی آبی استان ۱۱۵۰۰۰۰ هکتار(سند شماره ۳) می باشد؛ اگر سطح کشت گندم آبی استان ۴۲۰ هزار هکتار است و فرضا ۲۳۰ هزار هکتار هم برای نیشکر و باغات و … در نظر بگیریم که جمعا همه با هم می شود ۶۵۰ هزار هکتار ، پس آن ۵۰۰ هزار هکتار دیگر زمین آبی استان به کجا رفته و چه کشت شده؟؟!!؟؟!!؟؟ یا شاید هم ایشان معتقد است اصلا کشت نشده و کشاورزان خوزستانی در چنین سال پر بارانی، صدها هزار هکتار زمین های خود را بدون کشت رها کرده اند؟ آنهم در سالی که از نظر میزان بارندگی، پراکنش بارندگی و فواصل بارندگی، مطلوبترین سال کشاورزی در ۶۰ سال گذشته خوزستان بوده است.

این آمارسازی ها قطعا ظلمی بزرگ به کشاورزان، نظام، رهبری معظم انقلاب، دولت و بیش از همه به دکتر ساداتی نژاد است که به پریچهر اعتماد کرد و او را بدون داشتن حتی یک روز سابقه مدیریت سازمانی به ریاست قطب اول کشاورزی کشور منصوب کرد. براستی در مورد چنین مدیرانی بجز ابراز تاسف چه می توان گفت؟