دسته گلی جدید از یک رفیق خاوازی و یار گرمابه و گلستان عبدالمهدی بخشنده در سازمان تحقیقات / پولسازی از اراضی سازمان جهاد کشاورزی بجای کار تحقیقاتی!

بعد از روی کار آمدن خاوازی بعنوان وزیر جهاد کشاورزی، یک اتفاق مهم در وزارتخانه افتاد و آنهم قدرت گرفتن نیروهای تحقیقاتی بود که به تبع دوستی و نزدیکی و اعتمادی که خاوازی به آنها داشت در سمت های حساس وزارتخانه مستقر شدند و مشغول به خدمت.

هر چند بسیاری از کارشناسان، سپردن پست های کلیدی را به مردان تحقیقاتی برای کارایی وزارتخانه مشکل ساز می دانستند ولی به هر حال این اتفاقی بود که افتاد و منع قانونی هم نداشت. اما در کنار آن، اتفاق دیگری در برخی استان ها افتاد و مدیران موسسات تحقیقات که اینک همکار و رفیقشان وزیر شده بود، خود را صاحب قدرت و شوکت می دیدند، هر چند طبق چارت وزارتخانه در استانها، زیرمجموعه ریاست سازمان جهاد کشاورزی محسوب می شدند ولی به پشتوانه خاوازی در برخی استان ها برخی از روسای موسسات تحقیقات شروع به قدرت نمایی نمودند و جوری رفتار می کردند که مدیران بخش کشاورزی مرعوب شوند که اگر مخالفتی با آن رییس تحقیقات بکنند، او به خاوازی خواهد گفت آنها را عزل کند و اینگونه هر کاری که می خواستند انجام می دادند. از جمله مصادیق، در یکی از استان ها فردی بنام(دکتر گاف) که از دوستان نزدیک خاوازی و از قضا یار گرمابه و گلستان عبدالمهدی بخشنده معاون اسبق برنامه ریزی وزارت جهاد کشاورزی بود(و به اصرار و پیشنهاد وی هم منصوب شد) چنان جلال و جبروتی و خیمه و خرگاهی برای خود راه انداخته بود که کل مدیران بخش کشاورزی احساس می کردند اگر کوچکترین عدم همراهی با وی نشان دهند فردایش عزل خواهند شد.

یک منبع مطلع می گفت وی در جلسات برای مرعوب کردن مدیران همکارش، دکتر خاوازی و دکتر بخشنده را با اسم کوچک نام می برد و مرتبا از خاطرات خصوصی و گشت و گذارهای خانوادگی اش به آنها خاطره نقل می کرد.

خلاصه این فرد در این دوران، عملکرد موسسه تحقیقات این استان مهم را به پایین ترین حد خود که رساند هیچ، در یک اقدام شگرف، ناب، منحصر به فرد و خنده دار دسته گلی به آب داد که تا سالها باعث وهن سازمان ارجمند و صاحب احترامی چون تحقیقات خواهد بود و آنهم این بود که یک مزرعه مکانیزه ۱۲۰ هکتاری را در جوار مرکز استان که متعلق به سازمان جهاد کشاورزی بود و بعنوان انجام کارهای تحقیقاتی از جهاد کشاورزی گرفته بود را بجای انجام طرح های تحقیقاتی به منظور درآمد زایی و پولسازی به اجاره داد. در استانی که یکی از مهمترین قطب های کشاورزی کشور است و قاعدتا دهها برابر این زمین برای کارهای تحقیقاتی کم است چگونه یک رییس مرکز تحقیقات آنقدر از تعهد کاری فاصله می گیرد که زمینی را که برای انجام کار خاص تحقیقاتی از جهاد کشاورزی تحویل گرفته به اجاره می دهد تا درآمدزایی کند؟؟

اما نکته حائز اهمیت دیگری هم هست، ظاهرا طبق قانون در سراسر کشور هر ملکی که از دولت اجاره داده می شود درآمد آن مستقیما باید به حساب خزانه کشور واریز شود، برخی کارشناسان مالی و اداری می پرسند آقای(دکتر گاف) با چه پشتوانه و قدرتی یا به استناد کدام قانون، اجاره بها را بجای خزانه به حساب مستقیم سازمان متبوع خود واریز کرده است؟؟